چرا رادیو ؟

1 آگوست 2017
0

رادیو رسانه ای غریب و هنوز ناشناخته است. شاید دلیل عمده اش در این باشد که معرفت شناسی آن علیرغم گذشت سال ها هنوز در ابتدای راه است، بساطت و سهولت ظاهر آن نیز می تواند دلیل دیگری باشد. شاید یکی از دلایل ماندگاری رادیو همین سادگی و سهولت تولید و استفاده از آن باشد. اما آیا رادیو از جنبه معرفت شناسی بسیط و ساده است، بنظر می رسد این چنین نباشد. یعنی می توان گفت ظاهر آن ساده ولی باطنی بسیار پیچیده و البته ظریف دارد. بطور مثال از مقایسه یک برنامه تلویزیونی با برنامه مشابه رادیویی چه برداشتی خواهید داشت؟ اکثراً کار تلویزیون را سخت و سنگین می دانند که قابل مقایسه با مشابه همان کار در رادیو نیست، که البته درست و بجاست. مقایسه مراحل تولید یک نمایش رادیویی با تولید تلویزیونی همان نمایش به سهولت این تفاوت را آشکار می کند، اما همز مان اگر دقت شود، در رادیو و تولیدات آن لایه های پنهان بسیاری وجود دارد که در هیچ نوع رسانه دیگری مشابه آن نمی توان یافت. سختی تولید تلویزیونی بکارگیری تصویر، صوت و نور  است، یعنی با ترکیب انواعی از این سه عنصر اصلی پیام آماده می شود. اما رادیو فقط از یک عنصر می تواند استفاده کند و پیام را تولید نماید.

در تلویزیون وجود عناصر متعدد می تواند در تولید اثربخش پیام کمک زیادی نماید. در یک اثر نمایشی تلویزیونی، صحنه آرایی(دکوپاژ) می تواند بخش اعظمی از زمینه یا اصل پیام را فراهم کند. عناصر صوتی از جمله موسیقی ، یا عنصری مانند نور و نحوه بکارگیری آن مقوم و مؤثر در تولید پیام و انتقال حداکثری مفاهیم آن به مخاطبان است. اما رادیو چگونه باید فقط از یک عنصر بسیط(صوت) پیام خود را بطور همه جانبه تولید و آن را مو به مو به مخاطبانش منتقل نماید.در این جا تفاوت های ذاتی ارزش های منابع انسانی رادیو می تواند و باید مورد توجه قرارگیرد. لذا اگر از جهت دو معیار مهم درجه هنری و عمومیت استفاده این رسانه ها را بخواهیم مقایسه کنیم رتبه هنری به ترتیب شامل تئاتر، رادیو  سپس سینما و تلویزیون می شود و از جهت معیار دوم، ابتدا، تلویزیون و سینما و سپس به ترتیب رادیو و تئاتر قرار می گیرند

در رادیو باید از تنها عنصر صوت و ترکیبات آن استفاده شود، این جاست که اهل تحقیق ناچار از لایه ظاهر باید عیور کند و به قعر کهکشان های ناشناخته و هزارتوی تولید اثربخش رادیو وارد شوند. عنصر دیگری که پیچیدگی تولید رادیو را دوصد چندان می کند نقش اساسی ذهنیت مخاطب است. آن چه که در ذهن و فکر مخاطب پیش از دریافت پیام رادیویی یا هر پیام دیگر وجود دارد نسبت به هر رسانه رفتار متفاوتی دارد. ذهنیت شنوندگان رادیو در زمان دریافت پیام بسیار فعال و تفسیرگرند و اساساً ممکن است تفسیری متفاوت و حتی متضاد با آن چه منظور تولیدکننده پیام است، ارائه نماید.

بطور مثال تفسیر یک شنونده رادیو از این خبر چیست؟ “در یک حادثه دلخراش رانندگی تعدادی از مسافران کشته شدند!” تعداد کشته شدگان می تواند از دو نفر تا مثلاً بیشتر از چهل؛ پنجاه نفر را در اثر تصادف وحشتناک دو اتوبوس مسافری شامل شود

دلیل عمد تقسیم بندی مک لوهان  از رسانه های سرد و گرم، همین است و بس. لذا برنامه سازان رادیو وقتی به تولید می پردازند روز به روز کهکشان های جدیدتری در روابط و فرایند تولید کشف می کنند که منحصر به خودشان است و البته قابل انتقال به دیگران نیز می باشد اما بکارگیری و استفاده از این کهکشان جدید در تولید، مستقیماً به ادراک فرد و توانایی اش در استفاده از لحظات ناب آن برمی گردد، که هم موجب اصلی تفاوت های تولید یک محتوا است و هم جذابیت بی حد و حصری برای تولیدکننده اثر دارد. لذا برنامه سازان رادیو هرچه در کشف و بهره برداری کهکشان های پنهان در هزار توی تولید موفق تر باشند وابستگی و دلبستگی بیشتری به رادیو دارند زیرا آن کهکشان ها خلوتگاه حرفه ای آن هاست که دیگری را به سختی یارای ورود در آن است. راز دیگری برای ماندگاری رادیو وجود دارد که کمتر در این باره بحث شده ، ویژگی های خاص شنوندگان رادیو و تفاوت بنیادی میان آنان و مخاطبان دیگر رسانه ها مخصوصاً تلویزیون است. در تمام بررسی ها و مخاطب شناسی های رادیویی که در کشورهای گوناگون صورت گرفته، “همانند یک دوست” یکی از اصلی ترین دلایل گوش کردن به رادیو می باشد.

در حادثه طوفان کاترینا بیش از شصت درصد مردم برای کسب اطلاع از شرایط پیش آمده ابتدا به رادیویی که هر روز گوش می کنند مراجعه کرده بودند در حالی که ممکن است آن رادیوها بهیجوجه در طول فعالیت خود پخش اخبار در جدول برنامه نداشته باشند یا حتی فقط موسیقی پخش کنند، اما علت مراجعه، انتظار انسانی یک دوست از دوست دیگر است که در شدت و سختی باید یار و مددکار باشد و این توقع مخاطبان هر نوع رادیو از آن به عنوان یک دوست است. به همین دلیل کنش مخاطبان یا شنوندگان رادیو با کنش مخاطبان یا بینندگان تلویزیون بسیار متفاوت است. شنوندگان رادیو همواره درجستجوی کانال دلخواه خود هستند ممکن است در آن  کانال یا شبکه نیز برنامه خاصی را تعقیب کنند. به همین علت اکثر شنوندگان رادیو با یک تا سه کانال رادیویی ارتباط خوب و عمیقی دارند. البته شنیدن هرکدام تابع اولویتی است که  مورد نظر شنونده است.، به همین علت اگر درباره اولویت شنیدن مورد سؤال قرار بگیرد به سرعت پاسخ خواهد داد.

آزمایش این امر بسیار ساده است. شما از کسانی که در اطرافتان شنونده رادیو هستند بیرسید چند رادیو را می شنود و کدام را اول گوش می کند و چرا و چگونه دیگر رادیوها را می شنود. به همین نتیجه خواهید رسید. علت عمده همان نوع رابطه میان رادیو و مخاطب یعنی احساس دوستی و نزدیکی است. در بعضی اوقات که برای مخاطب حساسیت خاصی دارد غالباً به رادیویی که گزینه اولش است، مراجعه می کند مانند اذان صبح ماه مبارک رمضان. اما مخاطبان تلویزیون برخلاف شنوندگان رادیو درپی برنامه مطلوب خود هستند، لذا بسیاری از آن ها بعد از روشن کردن تلویزیون اکثر کانال های در دسترس را با سرعت مشاهده می کنند این کار گاهی بیشتر از یک یا دوبار نیز صورت می گیرد تا برنامه ای را انتخاب کند، البته اگر برنامه و ساعت خاصی را از قبل مد نظر قرار نداده باشد. بینندگان تلویزیون بین دوازده تا پانزده کانال یا شبکه تلویزیونی را به سهولت جستجو می کنند تا برنامه مطلوب خود را پیداکنند. اگر از زاویه مردم شناسانه به رفتار این دو گونه مخاطب نگاه کنیم، می توانیم شنوندگان رادیو را نسبت به کانالی که گوش می کنند بسیار وفادار بنامیم. عدم درک این تفاوت بسیاری از برنامه ریزان رسانه ها خصوصا، رادیو یا تلویزیون را سرگردان کرده است.

برخی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان تلویزیونی، اقبال مخاطبان از یک برنامه را، اقبال همیشگی می پندارند در حالی که مخاطبان تلویزیون در میان انواع شبکه های در دسترس، خصوصاً دوازده یا پانزده کانال تلویزیونی که در اولویت قرار دارند، جابجا می شوند، و بر اساس برنامه مطلوب و مورد نظر خود کانال را انتخاب می کند. می توان گفت: مبنای انتخاب شبکه یا کانال رادیویی مبنای انتخاب شنوندگان است، یعنی همواره خود کانال یا شبکه مورد نظر است، اما مبنای انتخاب یک کانال یا شبکه تلویزیونی، برنامه مطلوب و مورد نظر مخاطب است. لذا در میان شنوندگان رادیو، اصالت با رادیو است و درمیان بینندگان تلویزیون اصالت با برنامه است.
وجه دیگر ماندگاری رادیو، تقدم و اصالت ذاتی صوت بر تصویر است. در بسیاری از آیات کریمه قرآن، همواره این تقدم مورد توجه قراردارد. البته این امر به معنی آن نیست که تأثیر صوت بیشتر از تصویر است، باید اذعان نمود که تأثیر تصویر تلویزیون سیلابی و صدای رادیو جویباری است. اما مزیت رادیو از همین جاست که شنونده اش باید خود تفسیرگر آن چه شنیده است باشد در حالی که در دیدن تصویر این زحمت یا بهتر است گفته شود این مسئولیت از دوش مخاطب برداشته شده و به عهده تصویر گذاشته می شود. شاید دلیل تقدم صوت بر تصویر در کلام الهی ناشی از وجود این مسئولیت باشد.
رادیو به دلیل همین توانایی های ذاتی در سپهر رسانه ای همواره باقی است، در حالی که ممکن است اشکال استفاده از آن  فرق کند .
درک این ویژگی های ذاتی که نوعی نگاه معرفت شناسانه به هستی رادیو است، می تواند برنامه سازان خصوصاً تهیه کنندگان رادیو را به کهکشان های تازه و متفاوتی در افق تولید وارد کند تا هم  لذت حرفه ای خود را به حداکثر برسانند و هم مخاطبان و شنوندگان رادیو را نیز با لذت ودرک دیگری از آن چه می شنوند مواجه سازند.

 

No votes yet.
Please wait...
Voting is currently disabled, data maintenance in progress.

نظرات