آرشیو: آرشیو صدای ماندگار

آلن دلون ستاره بینظیر هالیوود در دهه های 1950 تا 70 که شهرتی غیرقابل وصف داشت. اما به راحتی می توان گفت این شهرت را در داخل ایران مدیون تنها یک صدا بود. صدایی پخته، با جذبه که آلن دلون را باورپذیر و شخصیت قهرمانیش را در فیلم ها تثبیت میکرد. خسرو خسروشاهی متولد ۱۳۲۰...

بابا لنگ دراز عزيزم تمام دلخوشی دنيای من به اين است که ندانی و دوستت بدارم! وقتی ميفهمی و ميرانی ام چيزی درون دلم فرو ميريزد ... چيزی شبيه غرور! زهره شکوفنده صداپیشه و دوبلور جودی ابوت که با طنین زیبای صدایشان احساسات این دختر سرزنده و باهوش را به خوبی منتقل می­کرد و قدرت...

هیچ دهه شصتی نیست که وقتی صحبت از دیدنیهاست حال و هوای آن زمان برایش تازه نشود باید دهه شصت را درک کرده و گذرانده باشیم تا متوجه مغتنم بودن دیدنی ها شویم. این برنامه مفرح با اجرای توانمند استاد جلال مقامی و آن موسیقی دلنشین و زیبا نوستالژی زمان ماست. جلال مقامی (زادهٔ ۲ مرداد...

بی شک همه ما طنین صدای زیبای ، روباه دوست داشتنی و قهرمان کودکی هایمان را به یاد می آوریم ، رابین هوود افسانه ایی ... صاحب این صدا خاطرات طلایی کودکی هایمان را رقم زده ، ژرژ پطرسی متولد سال 1332 در تهران ، وی دانش آموخته رشته تئاتر در دانشکده هنرهای زیباست ،...

 دیالوگ های ماندگار هزاردستان 1. خان مظفر: ادامه بدید بازی مختص کودکان نیست بازی علائم تمنیات باطنه که در واقیت امکان وقوع آن نیست. سرعتی که دست شما تعیین می‌کنه از قوه برق ساخته نیست فقط هنر دسته. شما به تقدیر و بخت بی‌اطلاعین مایلین خود سرنوشت ساز خود باشید شما استطاعت اینو دارید که پروانه‌های...

شازده کوچولو یا شهریار کوچولو داستانی فرانسوی به قلم آنتوان دو سنت اگزوپری است که اولین بار در سال 1943 منتشر شد . این کتاب به بیش از 250 زبان و گویش ترجمه شده و با فروش بیش از 200 میلیون نسخه یکی از پرفروش ترین کتابهای تاریخ ادبیات محسوب می شود . کتاب شازده...

چشمت را که ببندی ، دلت را که بدهی به آن روزها ، به آن دورها ، به روزهای کودکی ، به روزهای دلخوشی ،صدایش را به یاد خواهی آورد ، برنامه ی رادیویی سلام کوچولو با اجرای بی نظیر  خانم عذرا وکیلی ... سلام کوچولو 40 سال است که بی وقفه از ردادیو ایران...

علیمردان خان اولین بار هفت هشت ساله بودم که نوار قصه علیمردان خان را شنیدم ، در یک شب زمستانی با بچه های فامیل، دور هم جمع شدیم  برق  اتاق را خاموش کردیم تا تمرکز بیشتری بگیریم ، برای شنیدن برای ساختن و پرداختن چهره ی آن پسر بچه ی تخس و بی ادب ......

قیصر :(بهروز وثوقی ) ( منوجهر اسماعیلی ): «تو چرا این ریختی شدی؟ کی زدتت؟ میتی: «قصه‌اش درازه قیصر : «کجا؟» میتی : «هیچی بابا، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامون هم بود.» قیصر : «کریم؟! کدوم کریم؟» میتی : «کریم آب منگل ، میشناسیش؟ آره؟...

بلا روزگاریه عاشقیت  دیالوگهای ماندگار فیلم سوته دلان ساخته علی حاتمی داداش حبیب : باز زیر پل رفتی چیکار پسر ؟ مجید : جوب گردی. داداش حبیب : خودتو شُل کن. مجید : من که شُل خدایی هستم ... یه زنجیر جُستم .. نیم زر ...حظ کن ... آلمانی ه ... داداش حبیب : چرا...